با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دا چکیده کامل
با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دانشبنیان استان مازندران بود که از روش مدلسازی ساختاریتفسیری در طراحی این مدل استفاده شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. با توجه به پیشینه تحقیق، 39 مولفه در قالب هفت بعد(ساختاری- استراتژی- مدیریتی- افراد- فناوری- محتوایی- محیطی) انتخاب شدند. سپس از نظرات20 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران شرکتهای دانشبنیان که در زمینه کارآفرینی دیجیتال خبره بودند، استفاده شد. برای خوشهبندی ابعاد کارآفرینی دیجیتال از مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج ISM نشان داد که زیر بنای کارآفرینی دیجیتال در درجه اول (ساختاری- فناوری) و دوم (مدیریتی) و سوم (استراتژی) و چهارم (افراد- محتوایی- محیطی) هستند. همچنین، پس از تحلیل MICMAC ، ابعاد( ساختاری- فناوری) در خوشه مستقل و ابعاد( افراد- محتوایی- محیطی) در خوشه وابسته و ابعاد( استراتژی- مدیریتی) در خوشه خودمختار قرار گرفتند. در نهایت میتوان گفت، کارآفرینی دیجیتال نه تنها برای شرکتهای فناوری و بخشهای فناوری اطلاعات، بلکه برای تمامی صنایع امری مهم و ضروری است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و رشد کارآفرینی دیجیتال در دنیای امروز و همچنین عدم مطالعه نظاممند درباره آن در کشور، طراحی الگوی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و پژوهشی که الگوی کارآفرینی دیجیتال را در شرکتهای دانشبنیان موردمطالعه قرار داده باشد، در کشور ما انجامنشده است؛ بنابرا چکیده کامل
با توجه به اهمیت و رشد کارآفرینی دیجیتال در دنیای امروز و همچنین عدم مطالعه نظاممند درباره آن در کشور، طراحی الگوی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و پژوهشی که الگوی کارآفرینی دیجیتال را در شرکتهای دانشبنیان موردمطالعه قرار داده باشد، در کشور ما انجامنشده است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارآفرینی دیجیتال با استفاده از روش تئوری داده بنیاد است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف بنیادی، ازنظر نحوه به دست آوردن دادهها کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد است. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان جمعآوریشده است. روش نمونهگیری هدفمند بوده و تا سر حد اشباع اطلاعات موردنیاز و کفایت نظری صورت گرفته است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد که درنهایت به شناسایی ۱۸ مفهوم منجر گردید. مفاهیمی مانند دانش و تجربه، ذهنیت کارآفرینانه، ویژگیهای شخصیتی، چابکی سازمان، نارضایتی از وضعیت موجود و جو و فرهنگ تیم بهعنوان شرایط علّی و عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فناوری و عوامل قانونی بهعنوان شرایط زمینهای به نتایجی از قبیل ارزش اقتصادی و ارزش اجتماعی منتهی شدند و الگوی کارآفرینی دیجیتال طراحی شد. الگوی نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و درنهایت، پیامدها تشکیلشده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده الگو، دارای مفاهیمی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی کارآفرینی دیجیتال را موجب میشود.
پرونده مقاله